با اینکه سال چهارم دانشگاه هستم، هنوز هیجان و استرس اول مهر رو دارم! تازه از الان دارم کیف و وسایل دیگه ام رو برای دانشگاه آماده می کنم.
هنوز دلم می خواد کیف و کفش و لباس نو داشته باشم برای شروع سال تحصیلی! ه
تا الان انگشتر نو و لوازم آرایش نو و مانتو و مقنعه خریدم برای شروع دانشگاه و خوشحالم.
می دونی بیشتر اون تصویریه که از خریدن اینا حاصل می شه یعنی تو فکر می کنی که اگه این مانتو رو بپوشم و این آرایش رو بکنم یه آدم دیگه می شم با این خصوصیات و با این دوست ها و روابط. یعنی وقتی یه چیزی می خری خود اون چیز مهم نیست تصویری که داره ارایه می کنه برات مهمه.
البته با وجود اینها یه چیز هست که اذیتم می کنه و اون اختلاف طیقاتیه. یعنی دلم نمی خواد چیزی داشته باشم که عزیز ترین دوستم نمی تونه داشته باشه.
و با اینکه من از طبقه مرفهم انقدر اذیتم می کنه که حاضر باشم بیام پایین تا به بقیه برسم و این اختلاف رو کمش کنم.
زیبا گفتی دوست عزیز.من هم همینطور بودم..اما قدر سال آخر رو بدون تا بیای بهش فکر کنی میبینی داری آخرین امتحان این دوره ی تحصیلی رو میدی ! امیدوارم حسابی در این سال موفق باشی و روز های خوبی رو پیش رو داشته باشی !
ReplyDelete